
The Family
خانواده/ لوک بسون / 2013 :
سینماقصر: خانوادهی مافیایی در حال فرار. مهیج. باورپذیر
کیفیت: سرگرم کننده
معرفیِ فیلم خانواده(The Family)
خوشمزه و خوردنی
هرچند که خبری از اصالت لئون یا آنجلآ نیست، اما شیوهی پیشبرد داستان و فیلمبرداریِ برخی از صحنههای فیلم (مثلِ صحنهی پیادهشدن مافیا از قطار) و دیالوگنویسیای متکی بر آدمهای متلکپَران، یادآور دوران اوج لوک بسون است. بسون، خوب بلد است موقعیتهایی ساده را با صحنههای جذاب، رنگولعاب ببخشد و بیننده را به ادامهی دیدن وا دارد.
خانواده، بیشتر به کارتون شبیه است: فیلمنامهی مهندسی شدهی دقیقی دارد و بازیگرانی که در نقشهایشان برایمان آشنا هستند. با این اوصاف، فیلمِ یکبارمصرف، اما سرگرمکننده و خوشساختی است. قبولِ اینکه گروهی از مافیا وارد شهری بیسروصدا شوند و پلیسها و آتشنشان را بُکشند با آرپیجی به خانهای حمله کنند و همهچیز با دخالت و تیراندازیِ دو نوجوان حل شود زیادی دور از تصور است؛ اما همینها در خانواده چندان منطقی و مفرح جلوه داده شدهاند که بهراحتی حضور خانوادهای را که به هر کس میرسند تا حد مرگ کتکش میزنند و کسی هم شکایتی ندارد، میپذیریم. اُنس و اُلفتشان را و حتا غریبی و بیکسیشان را.
فِردی برای رابرت دنیرو شخصیت تازهای محسوب میشود. هرچند دیگر از دستمان در رفته چند بار او را در نقش مافیای نیویورکی دیدهایم و جلوتر چندین بار همین شخصیت را به سُخره گرفته، اما در خانواده با چیزی میان این دو رویکرد مواجهیم: با ایتالیاییـ امریکاییای که چندان از کردهی خود پشیمان نیست و همزمان دستکم گرفته میشود و چنان حقیر شده که به هر خفتی تن در میدهد. صحنهی فوق العادهی نمایش رفقای خوب در سینما و آن نمای بینظیر از دنیرو که یادآورِ سینما پاردایزوست چنان خوب به دل خانواده نشسته که تصور کسی جز دنیرو را در فیلم غیرممکن میکند. با اینکه خانواده به شخصیتی که دنیرو ایفا میکند متکی نیست با این حال بسون همان استفاده را از دنیرو کرده که دهنمکی از شریفینیا میکند.
خانواده همانقدر که در اسم و محتوا (حفظ خانواده تنها دغدغهی اصلیِ آدمهاست) یک فیلم آمریکایی خوب است در مقابل به شیوهی کمدیهای خوشساخت فرانسوی ساخته شده و این ترکیب عجیب مثل دستپختِ مگی (با بازیِ میا فارویی که گویا قرار نیست پیر شود) هرچقدر هم که از وطن اصلیاش دور باشد همچنان خوشمزه و خوردنیست.